وقتی چشم نداری فقط آرزو داری چشم داشته باشی و ببینی
اما وقتی چشم داری آرزوی اینو داری که هرچی چشم میبینه داشته باشی
همون بهتر که کور باشی وقتی به هیچ نمیرسی که میبینی
آره من هستم و هنوز نفس می کشم
یه مدت درگیر عروسی بودم البته نه واسه خودم ،عروسی داداشم بود
نمیدونم کی نوبت ما میشه :)
البته این *ما* منظورم خودم تنهاست چون فعلا خبری از اون که با من بشیم ما نیست
آهان یه چیز جالب :چند بار به من زنگ زدو خواست که آشنا بشیم،بهش میگم شمارمو از کجا اوردی میگه همینجوری گرفتم!
نمیدونم کیه که سر کارم گذاشته...صداشم آشنا نیست...شاید بعدا بیشتر ازش نوشتم
هوس چی میتونه باشه؟؟؟
چرا همیشه من کمم؟؟؟
چرا نمیشه انقدر بزرگ بشم که هر کسی از هز طرفی که بره بخوره به من
نه حالا انقدر ولی این حد که یه شعاع چند کیلومتری هم بهم برخورد کنه کافیه!
بیست سال دیگه هم که بشه من کمم
باید فرار کنم
از یه سمت صدای صحبت دو نفر
یه سمت دیگه خنده های دو نفر دیگه
من این وسط حتی حق داشتن ......هیچ...... ندارم