جواب تمام سوالات


هیچ است!!!
و البته تنهایی که توی تمام روزها و خیالات من بوده و هست



............................................................................................

از نامه های نیما یوشیج:
من غیر از همه ی مردم هستم.هرچه تصادف و سرنوشت و طبیعت به من داده به قلبم بخشیده ام و حالا میخواهم قلب سمج و ناشناس خود را از انزوای خویش به سمت تو پرتاب کنم و این خیال مدتی است که ذهن مرا تسخیر کرده است.
اما هیهات که بخت من و بیگانگی من با دنیا امید نوازش تو را به من نمیدهد،آنجا در اعماق تاریکی وحشتناک خیال و گذشته است که من سرنوشت نا مساعد خودرا تماشا میکنم .
حال من یک بسته اسرار مرموزم، یک بنای کهنه ام که دستبردهای روزگار مرا سیاه کرده است.
یک دوران عجیب خیالی در من مشاهده میشود.سرم به شدت میچرخد.برای اینکه از پا نیافتم ... تو مرا مرمت کن


نظرات 1 + ارسال نظر
یه دختر چهارشنبه 17 خرداد 1391 ساعت 15:32

عـــــــه....!!!!
خدیج مال نیما بوده....!!!
ولی واقعا کار خوبیه....از نظر من...منم که قبلا یهت گفتم خیلی خیال بافم....در ورد همه چیز همه کس...من از تو خیال باف ترم....خیلی بیشتر....
ولی ت=خیالمو در مورد خودم نمی نویسم....
فقط خیال نمی ویسم وگر نه اووووو داستان مینویسم....
ولی از زیر یه سوالم در رفتی ها....
سینا چه کاره ای..؟؟؟؟
حالا من فرض میگیرم مغازه هم خیال بوده....
خودت الان چه کار میکنی...؟؟؟؟
البته اگه دوست نداری نگو....به یکی از دوستام مگه من فضول مردمم....
نیس کنجکاوم واسه همون پرسیدم....
یه س.ال دیگه...
تو چه جوری ای...؟؟؟
یعنی اینکه تو چرا حالت بده...؟؟؟
تو زندگیت کسی رو دوست داشتی از دست دادی..؟؟؟؟
یا....
نمی دونم....
در نری از دست این سوال ها....

سلام

جواب سوالاتو اینجا نمیشه داد من یه راه پیشنهاد میکنم اگه مایل بودی

و نه خدیج مال نیما نیست در اصل معشوقه نبما عالیه است که میگه عالیه تو مرا مرمت کن!!!

هر اسمی رو میشه اونجا گذاشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد