همه ی نوشته هامو سوزوندم(هر روز به قتل میرسمو شعر من فقط ،به انتشار شعله کبریت میرسه)
دیگه از گذشته چیزی ندارم که یادم بیاد حتی چیزی که امروز دیدم و مربوط به اون نوشته ها میشه
هرچی هست همین حالاست همین امروز
و نوشته های این وبلاگ که با یه دکمه حذف میشن
و آینده.
آینده ای که آیینه اش همین گذشته ی سوخته است
امیدی هست؟تاریکه؟کور شدم؟
هرچی هست سیاهه.مشکی.
و
الان یه نفر گفت :" امیدواری چیز خوبیه ولی نه در مورد این جور چیزا.. "
اما من فقط به خودم امیدوار شدم ها!!!
راستی..
خیلی هم خوب نیست تو واقعیت بعضی چیزا رو لمس کنی...!!!!
همون خیالش هم زیاده...باور کن...
نگران نباش دوست من
...بزرگ ترین دردت اینه که همدرد نداری...
ولی ما هم دردیم..
درود
انجمن دوستانه نیازمند مدیران فعال است
انجمنهای این انجمن شامل بخشهای
- داستـانهای کـوتاه،بلند،پندآموز
-شعرهای عاشقانه،غمگین،مناسبتی
-عکسهای عاشقانه،فانتزی و مناسبتی
-بخش مشاوره،روانشناسی و دانستنی های جنسی
-بخش تخصصی موبایل
-گرافیک
*تـوجه : طراحی بنر،لوگو،هدر،وقالب برای کاربران کاملا "رایگان "است
مکانی برای وبلاگ نویسان
لینک مستقیم جهت ثبت نام در انجمن
http://do0ostaneforum.takbb.com/member.php?action=register&referrer=1
از انجمن مـا دیدن کنیـد
شاد و پیروز باشید... درپناه حق
سلام..
انی...؟
وایسا کارت دارم...
سلام
ببخشید اینو دارم تایید میکنم
خو باید جواب بدم یا نه؟؟؟
این پست و عوض نمیکنم
چون این نوشته ها قبل از خوندن نظرات بود و فقط اون دوتا جمله اضافه شد
ببخش این چند مدت اذیتت کردم...اگه دلتو شکوندم...خلاصه حلال کن...
یادت نره حلال کن...
این یعنی دیگه نمیای ؟؟؟ یادت باشه قول دادی وب بدی
خنده ام نمیاد چیزایی میبینم که نمیتونم بخندم
همین ده دقیقه پیش:(
اما تو اذیتم نکردی
باور کن ساعت ۸ شب بود توی کاغذ اینارو نوشتم منظورم این پسته
دلمو نشکوندی اما اگه نیای میشکنه ...نگران نباش بهت دل نمیبندم به هیچکسو هیچ چیز
با سوزوندن گذشتم نوشته هام میسوزونن ولی...........اونایی که تو ذهنمه تو قلبمه چی؟
به من سر میزنی؟
منتظرماااااااااااااااااااااا
وبلاگ جالبی دارید.لطفا منو با نام بزرگترین وبلاگ جهانگردی بلاگفا لینک کنید.